نویسنده و ویراستار عزیز سلام.
این مطلب، شیوهنامه تولید محتوا و راهنمای شما برای همکاری با یک محتواست. لطفاً این شیوهنامه را با دقت بخوانید و قبل از شروع کار، بر تمام بخشهای آن مسلط شوید تا همکاری بهتر و باکیفیتتری داشته باشیم. ادامه همکاری ما، افزایش حقالتحریر شما و ترفیع در سیستم یک محتوا در گرو تسلط شما بر این شیوهنامه و رعایت تمامی اصول آن است.
به یک محتوا خوش آمدید.
- پیروی از دستور زبان فارسی
- جملهبندی درست
- استفاده درست از نشانههای نگارشی
- نگارش درست املای واژگان
- خوانایی و خوشخوان بودن متن
- سادهنویسی و پرهیز از استفاده از کلمات و جملات دشوار و پیچیده
- جذابیت متن
- لحنسازی درست و مناسب
- تخصصی بودن متن
- ارتباط کامل میان هر عنوان با متن مربوط به آن
- نحوه صورتبندی محتوا
- پرهیز از کلیگویی
- خلاقیت در نوشتن متن و پرهیز از تقلید از دیگران
- استفاده از منابع موثق و معتبر
- استفاده نکردن از کیورد استافینگ – Keyword-Stuffing
پیروی از دستور زبان فارسی
اولین چیزی که یک نویسنده باید در محتوا رعایت کند، دستور زبان است.
دستور زبان مجموعهای از قانونهای ساختاری در زبان است که ساختِ جملهها، عبارتها، و کلمهها را در هر زبانی تعیین میکند.
ترتیب واژگان جمله در فارسی معیار به این صورت است:
پس اگر ارکان جمله (نهاد / فاعل، مفعول، قید و فعل) جابهجا شوند یا به درستی در جمله قرار نگیرند، دستور زبان رعایت نشده.
محتوایی که دستور زبان در آن رعایت نشده باشد، قابل قبول نیست و برای نویسنده بازگشت داده میشود.
مهمترین نکات دستوری که باید رعایت کنید:
استفاده درست و بجا از فعل
استفاده صحیح از فعل، بدیهیترین کار نویسنده است. همانطور که گفتیم، هرکدام از اجزاء جمله جای خاصی در جمله دارند و باید در جای خود استفاده شوند.
- فعل عموماً در پایان جمله نوشته میشود و باید با فاعل یا نهاد خود مطابقت داشته باشد.
- زمان افعال در یک پاراگراف باید یکدست باشد. دقت کنید که اگر در جملهای از زمان حال استفاده میکنید، نمیتوانید بدون دلیل جمله بعد را به زمان گذشته ببرید.
- سعی کنید یک فعل را در دو جمله نزدیک به هم استفاده نکنید.
تطابق فاعل / نهاد با فعل
یکدستی فاعل و فعل در متن بسیار مهم است. این باعث میشود که متن برای خواننده قابل فهم باشد و معنا را به درستی به او منتقل کند.
- اگر فاعل جمع است، فعل هم باید جمع باشد. و اگر فاعل مفرد است، فعل هم مفرد میشود.
رعایت قواعد جملات مرکب
بهتر است تا حد ممکن از به کار بردن جملات مرکب در متن خودداری کنید. نوشتن جملات مرکب به صورت صحیح سخت است و ممکن است شما به عنوان نویسنده یا ویراستار متوجه اشتباه در آن نشوید. با این حال اگر جایی در متن نیاز به استفاده از جملات مرکب دارید، باید قواعد آن را رعایت کنید.
- تطابق فعلها در یک جمله مرکب از نظر مفرد یا جمع بودن
- تطابق فعلها در یک جمله مرکب از نظر ضمیرها
- استفاده از حروف ربط صحیح
- ارتباط جملهها و کامل شدن معنای جمله در نهایت
رعایت هکسره
رعایت نکردن از غلط املایی داشتن هم بدتر است. نویسندهای که فرق بین «ه» و «کسره» را در ساخت جمله نداند، یعنی با زبان فارسی غریبه است.
محتوایی که در آن بیش از 3 بار، هکسره رعایت نشده باشد، به نویسنده بازگشت داده میشود.
یک بار برای همیشه هکسره را یاد بگیرید:
«ه» را حذف کنید و به جای آن «است» بگذارید. اگر معنی جمله درست بود، یعنی «ه» را درست به کار بردهاید.
مثلا وقتی میگوییم «ظاهرش بده» با حذف «ه» از آخر کلمۀ «بده» و جایگذاری «است» جمله تبدیل به «ظاهرش بد است» میشود که کاملاً صحیح است.
اما اگر بنویسیم «ماشینه من خراب شد» اشتباه است؛ چرا که با حذف «ه» جمله تبدیل به «ماشین است خارجی خراب شد» میشود که اصلاً معنایی ندارد، پس «ماشین من خراب شد.» صورت درست آن است.
عدم استفاده از فعل «میباشد» و مشتقات آن در جمله
فعل «میباشد» فعل غلطی نیست، اما صحیح هم نیست. بعضی از نویسندهها فکر میکنند که چون این کلمه سختتر است، برای متنهای رسمی باید از آن استفاده کنند.
سادهنویسی یا نوشتن به زبان ساده معیار، اصل کار یک نویسنده است. فعل «میباشد» متن را سخت میکند و جایگزین صحیح و سادهای مثل «است» و «هست» برای آن وجود دارد که باید از آنها استفاده کنید.
جملهبندی درست
بعضی وقت ها جمله از نظر دستور زبان کاملا صحیح است، اما معنی درستی ندارد. برای جملهبندی خوب باید به این نکات دقت کنید:
جملهبندی صحیح و قابل فهم
مثلاً به جمله زیر توجه کنید:
شمش آهن در سطح ایران و جهان متقاضیان زیادی را به خود اختصاص داده است.
این جمله از نظر دستور زبان صحیح است، ولی معنای جمله صحیح نیست.
- اولین اشتباه در این جمله ترکیب «در سطح ایران و جهان» است. این ترکیب کاملاً غلط است و جمله را بیدلیل پیچیده کرده.
- غلط دوم در این جمله این است که فعل «اختصاص داده است» ارتباط معنایی درستی با فاعل یعنی «شمش آهن» ندارد.
شکل صحیح این جمله به صورت زیر است:
شمش آهن در ایران و سایر کشورهای دنیا خریداران زیادی دارد.
عدم استفاده از جملهبندی مجهول
اول بیایید ببینیم منظور از جملهبندی مجهول چیست.
در زبان انگلیسی برای نگارش رسمی مقاله توصیه میشود که از جملات مجهول استفاده کنید.
در زبان انگلیسی به جای اینکه بنویسید:
❌ ما خرید شما را در محل مورد نظر تحویل میدهیم. (جمله با فاعل معلوم: «ما»)
باید بنویسید:
✅ ارسال کالای خریداری شده به محل مورد نظر شما انجام خواهد گرفت. (جمله با فاعل مجهول)
اما در زبان فارسی این قاعده برعکس است. یعنی اصلاً تا جایی که میشود نباید از جمله مجهول استفاده کنید. در زبان فارسی شکل صحیح جمله بالا دقیقاً این است:
✅ ما خرید شما را در محل مورد نظر تحویل میدهیم. (جمله با فاعل معلوم: «ما»)
و نوشتن به سبک زیر غلط است:
❌ ارسال کالای خریداری شده به محل مورد نظر شما انجام خواهد گرفت. (جمله با فاعل مجهول)
نکته:
اگر جملهبندی محتوا به صورت محدود (در حد سه الی چهار جمله در تمام محتوا) ایراد داشته باشد، ویراستار موظف است آن را اصلاح و امتیاز این بخش را از نویسنده کم کند. اما اگر بیش از این مقدار ایراد جملهبندی در محتوا دیده شد، وظیفه برای نویسنده بازگشت داده میشود.
استفاده درست از نشانههای نگارشی
نشانههای نگارشی مطالعه و درک متن را برای خواننده آسان میکنند. علائم نگارشی به ما کمک میکنند که لحن بسازیم و پیام را آنطور که میخواهیم به مخاطب منتقل کنیم. از این علائم به درستی و درجای صحیح استفاده کنید.
نکته: علائم نگارشی به کلمه قبل میچسبند و از کلمه بعد با یک فاصله نوشته میشوند.
نقطه (.)
در پایان جملههای کامل، از نقطه استفاده کنید.
ویرگول (،)
ویرگول بهطور کل برای مکث کوتاه در جمله استفاده میشود. دقت کنید که هر مکثی به معنای لزوم استفاده از ویرگول نیست. پس هرجا که حس کردید جمله مکث دارد، نباید ویرگول بگذارید. مهمترین کاربردهای ویرگول در محتوا عبارتند از:
- بین کلمههای همپایه، یعنی کلمههایی که دارای یک نقش هستند و برای همه آنها از یک فعل استفاده میشود.
مثال: نقطه، ویرگول و نقطه ویرگول از علامتهای نگارشی رایج در زبان فارسی هستند.
- گاهی در بین گروههای همپایه، برای رفع ابهام، در دو گروه آخر، قبل از «و» عطف، ویرگول نیز میآید.
مثال: زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی، و باسواد و بیسواد همه از حقوق شهروندی یکسانی برخوردارند.
- بین دو جمله پایه و پیرو و در جملات مرکب که معنای جمله قبلی بدون جمله بعدی کامل نیست.
مثال: اگر تمرین نکنید، به درجه استادی نمیرسید.
مثالی دیگر: با توجه به این که امسال زمستان سختی در پیش است، در صورتی که قصد سفر به این منطقه را دارید، زنجیر چرخ را فراموش نکنید.
- برای جلوگیری از اشتباه در خواندنِ جمله
اگر احتمال بدهیم که خواننده کلمهها را با کسره اضافه بخواند، برای جلوگیری از این اشتباه میتوان از علامت ویرگول استفاده کرد.
مثال: با بررسی اقدامات قانونی، مجلس استیضاح وزیر را از دستور خارج کرد.
مثالی دیگر: کتاب، دوستی خوب است.
- جدا کردن جمله یا عبارت معترضه از بقیه اجزاء جمله
مثال: استادم، که روانش شاد باد، در ادبیات بینظیر بود.
- جدا کردن گروه قیدی از بقیه اجزای جمله
اگر گروه قیدی در آغاز جمله باشد، پس از آن، و اگر در میان جمله باشه، قبل و بعد از آن ویرگول میگذاریم.
مثال: سازمانهای امدادی، بلافاصله پس از وقوع زلزله، به محل اعزام شدند.
مثالی دیگر: در همان سالهای آغازین زندگی، استعداد و قریحه سرشار او آشکار بود.
- میان کلمات تکرار شونده
مثال: این کیف، کیف من است.
- برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی
خیابان ولیعصر، روبهروی پارک ملت، ...
موارد استفاده غلط از ویرگول:
- قبل از «تا»
مثال: برای خرید بهترین مدل لباس بچگانه با ما تماس بگیرید، تا همکاران ما شما را راهنمایی کنند.
- قبل و بعد از «که»
مثال: اولین بار، که او را دیدم فکر کردم چقدر برایم آشناست.
- قبل و بعد از «را»
انواع سیستم تهویه گلخانه، را از فروشگاه ما بخواهید.
- بعد از نهاد یا فاعل در ابتدای جمله
یک محتوا، جایی برای رشد و پیشرفت نویسندگان و ویراستاران فارسیزبان است.
نقطهویرگول (؛)
نقطه ویرگول برای نشان دادن مکثی بیشتر از ویرگول و کمتر از نقطه استفاده میشود. بیایید موارد استفاده از نقطهویرگول را در زبان فارسی ببینیم:
-
وقتی جملهای در توضیح جمله قبلی میآید.
مثال: حجم کار امروز بیشتر از دیروز بود؛ آنقدر که از خستگی توان ایستادن ندارم.
مثالی دیگر: مصدر «رفتن» ازجمله فعلهای لازم است؛ یعنی به مفعول نیاز ندارد.
- جدا کردن جملههایی که ظاهراً از هم مستقل هستند، اما بهلحاظ معنایی به هم مربوطند.
مثال: سرش را تکان داد؛ به نشانه خداحافظی.
مثالی دیگر: سئو ابزاری قدرتمند است؛ ابزاری که به کمک آن میتوانیم سایت را به صدر نتایج گوگل بیاوریم.
دونقطه (:)
علامت دونقطه جایی استفاده میشود که بخواهید ادامه کلامی را بیان کنید. مهمترین کاربردهای دونقطه در تولید محتوا اینها هستند:
- بعد از نقل قول مستقیم
مثال: بیل گیتس: «محتوا پادشاه است.»
- بیان کردن اجزاء مختلف چیزی
مثال: اجزاء تشکیلدهنده بلبرینگ عبارتند از: رینگ، قفسه و ساچمه
- جلو عبارتهایی که در ادامه تعریفشان میکنیم
مثال: محتوا: کلید موفقیت شما در دنیای دیجیتال
علامت سؤال (؟)
در پایان چملههای پرسشی از علامت سؤال استفاده کنید.
مثال: چرا به محتوا نیاز داریم؟
مثالی دیگر: چرا رعایت علائم نگارشی مهم است؟
نکته: در صورتی که پایه جمله خبری باشد و جمله پیرو آن پرسشی، پس از پیرو ویرگول و در انتها نقطه به کار میرود.
مثال: پرسیدم نامت چیست، اما پاسخی نشنیدم.
علامت تعجب (!)
از این علامت برای ابراز شگفتی، تأکید یا استهزا استفاده کنید.
مثال: باور نمیکنم!
مثالی دیگر: هنر کردید!
گیومه «»
اسمهای خاص، اسم کتاب یا فیلم و نقل قول را در گیومه قرار دهید.
مثال: کریستوفر نولان فیلمنامه فیلم «تلقین» را طی ده سال نوشت.
دقت کنید که به جای گیومه از " استفاده نکنید. این علامت نقل قول در زبان انگلیسی است. ما در فارسی از " استفاده نمیکنیم.
سه نقطه (...)
سه نقطه نشاندهنده ناتمامی است. وقتی که جمله شما به هر دلیلی تمام نشده یا قصد گفتنش را ندارید (و بخواهید به خواننده نشان دهید که جمله تمام نشده) از این علامت استفاده کنید.
مثال: برندهای مختلفی مثل نایک، کوکاکولا، نیوآ و ... از بازاریابی چریکی استفاده کردهاند.
مثالی دیگر: اگر زبانم لال... مهم نیست. بگذریم.
خط فاصله (-)
خط فاصله نشاندهنده ارتباط بین دو چیز است. از علامت در موارد زیر استفاده کنید:
- وقتی دو واژه در کنار هم میآیند و دو جنبه مختلف از یک چیز را نشان میدهند.
مثال: گروه تولیدی-صنعتی فولاد مبارکه اصفهان
- وقتی به معنای «تا» استفاده میشود.
مثال: قطار اصفهان-تهران
نکته:
اگر علائم نگارشی در یک متن به صورت محدود ایراد داشته باشد، ویراستار موظف است آن را اصلاح و امتیاز این بخش را از نویسنده کم کند. اما اگر بیش از این مقدار ایراد در علائم نگارشی دیده شد، وظیفه برای نویسنده بازگشت داده میشود.
نگارش درست املای واژگان
این را از ما داشته باشید: هیچچیز مثل غلط املایی اعتبار یک متن را در نگاه اول پایین نمیآورد. محتوا را پیش از ارسال حتما بررسی کنید و ببینید که جایی غلط املایی یا تایپی وجود نداشته باشد. اگر املای درست کلمهای را نمیدانید، حتما آن را گوگل کنید و ببینید که سایتهای مرجع چگونه آن را نوشتهاند.
نکته:
اگر در متنی بیش از 5 غلط املایی و تایپی وجود داشته باشد، ویراستار محترم موظف است که وظیفه را به نویسنده بازگشت دهد.
خوانایی و خوشخوان بودن متن
رعایت دستور زبان فارسی، جملهبندی صحیح، استفاده درست از نشانههای نگارشی و عدم وجود غلط املایی در یک متن، باعث میشود تا خواندن محتوا برای مخاطب راحت و لذتبخش باشد. درصورتی که موارد بالا رعایت نشده باشند، به همان نسبت امتیاز این بخش کم میشود.
نکته:
متن محتوا باید به راحتی خوانده شود و مخاطب برای دنبال کردن آن به زحمت نیفتد. اگر متنی ناخوانا باشد، ویراستار موظف است وظیفه را بازگشت دهد.
سادهنویسی و پرهیز از استفاده از کلمات و جملات دشوار و پیچیده
استفاده کردن از کلمههای دشوار و غیرمتداول در متن و همچنین وجود جملههای ربطی که فعلهای زیادی دارند و با کلمات ربطی مثل «که» و «و» به هم وصل میشوند، غلط است. جملههای بیربط نباید با کلمات ربط دنبال هم بیایند.
ساده نوشتن را بیمغز نوشتن اشتباه نگیرید. سادهنویسی یعنی کاری کنید که آدمهای زیادی متن شما را بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند. ساده بودن یعنی همهفهم بودن.
مرز باریک سادهنوشتن و بیمغز بودن
بعضی از نویسندهها و حتی بسیاری از ویراستارها فکر میکنند که هرچه در متنی از کلمات و جملههای سخت و پیچیده استفاده شود، آن متن رسمیتر و پرمغزتر است. و برعکس؛ هرچه در متن از کلمات سادهتر استفاده شود، آن محتوا بیمغز میشود.
مراقب باشید که به دام این اشتباه نیفتید. هر نوشته پرمغز و خوبی را میتوان در عین سادگی و قابل فهم بودن نوشت؛ طوری که همه آن را بفهمند. پُرمغزبودن محتوا از کلمات و اصطلاحات پرطمطراق و ثقیل نمیآید. فراموش نکنید که قرار نیست فاخر و فرهیختهوار بنویسید. محتوای شما باید برای عموم مردم قابل فهم و روان باشد. انیشتین جمله معروفی دارد که میگوید: «اگر نتوانید چیزی را برای یک کودک شش ساله توضیح دهید، لابد خودتان هم آن را متوجه نشدهاید.»
قدم اول در سادهنوشتن: صداقت
صداقت در محتوا از دو جنبه بررسی میشود:
- صداقت در لحن
- صداقت در ارائه اطلاعات
صداقت در لحن
صداقت در لحن یعنی راحت و بیپرده، مثل وقتی که با یک دوست حرف میزنیم، محتوا بنویسیم. شما هیچ وقت به دوستتان نمیگویید:
یکی از اساسی ترین تفاوتهایی که بین تاپ کراپ و تاپ معمولی قابل اشاره خواهد بود، اندازه قد این دو لباس است.
اگر بخواهید همین جمله را به دوستتان بگویید، احتمالاً اینطور خواهد بود:
مهمترین تفاوت بین تاپ کراپ و تاپ معمولی، اندازه قد این دو لباس است.
صداقت در ارائه اطلاعات
صداقت در ارائه اطلاعات یعنی اینکه جان کلام را روشن و واضح به مخاطب بگویید. الکی موضوع را نپیچانید. سعی نکنید با کش دار کردن جملهها و سخت نوشتن، متن را طولانی کنید.
قدم دوم در سادهنوشتن: قصهگویی
خواننده ما در دنیای مدرن و پیشرفته این روزها نه وقت کلیشه دارد و نه حوصلهاش را. داستانسرایی راه حلی است که کمک میکند مخاطب را به خواندن متن ترغیب کنید. از تجربههای شخصی در داستانسرایی استفاده کنید. این کار هم در لحنسازی به شما کمک میکند و هم احساس اعتماد را در مخاطب برمیانگیزد.
قدم سوم در سادهنویسی: معنا
یادتان نرود که هرچقدر هم نوشته شما صمیمانه و جذاب باشد، اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد و جواب سؤال مخاطب را ندهد، به درد نمیخورد. به سؤال مخاطب فکر کنید و صادقانه و ساده به آن جواب دهید.
نکته:
اگر متنی با زبان سخت و نامفهوم نوشته شده باشد، ویراستار موظف است وظیفه را برای نویسنده بازگشت دهد.
جذابیت متن
جذابیت متن یعنی وقتی خواننده متنی را میخواند، مسیر و هدف محتوا را از دست ندهد و حاضر باشد متن را تا انتها بخواند. متن باید مخاطب را ترغیب و تشویق کند که تا آخر با آن همراه شود. برخی از محتواها را حتی ویراستار هم حاضر نیست بخواند. متنی جذاب است که از همان شروع، مخاطب را برای ادامه مطالعه ترغیب کند. مخاطب شما باید برای دانستن این که در ادامه چه چیزی برای گفتن دارید، سر از پا نشناسد. باید به خودش بیاید و ببیند که متن شما را از اول تا آخر خوانده.
به زبان سادهتر، محتوایی جذاب است که خواننده به جای اسکرول کردن، آن را تا آخر مطالعه کند.
نکته:
متنی که جذاب نباشد، برگشت داده نمیشود، اما امتیاز این بخش را از دست میدهد و در رتبهبندی نویسنده و حقالتحریر او هم تأثیر دارد.
لحنسازی درست و مناسب
«با من اینجوری حرف نزن!»
تا حالا چند بار این جمله را شنیدهاید؟ این جمله دقیقا نوعی اعتراض است برای اینکه لحن گوینده عوض شود. انتخاب لحن اشتباه در محتوا تاثیر بدی بر فهم مخاطب از منظور شما دارد. پس برداشت مخاطب از شما تا حد زیادی به طرز بیان خود شما برمیگردد.
لحنسازی در محتوا یعنی اینکه فرض کنید سخنرانی هستید که میخواهد چشمدرچشم مخاطب با او حرف بزند و داستانی را برای او تعریف کند. وارد کردن تجربیات شخصی در محتوا، مخاطب قرار دادن خواننده و ایجاد صمیمیت -در عین حفط احترام- نمونههایی از کارهایی است که در لحنسازی اصولی انجام میدهیم.
برای پیدا کردن بهترین لحن برای نوشتن محتوا باید پرسونای مخاطب را به دست آورید. باید بدانید که مخاطب چه کسی است و با توجه به این نکته، محتوا بنویسید.
فرض کنیم سایتی که برای آن محتوا می نویسید، سایتی باشد که بیشتر لباسها مخصوص نوجوانان را میفروشد. لحن نوشتار شما باید متناسب با این قشر باشد. باید دنیا را از دریچه چشم این مخاطب ببینید و کاری کنید که او بخواهد متن شما را بخواند.
طبیعی است که لحن کلام شما برای یک سایت لباس نوجوان، با لحنی که برای یک مرکز پخش آهن استفاده میکنید، از زمین تا آسمان فرق دارد.
نویسنده و ویراستار عزیز!
در هر وظیفه بخشی وجود دارد که در آن میتوانید لینک سایت مشتری را ببینید. ما این لینک را در اختیار شما قرار دادهایم که بتوانید سایت را بررسی کنید و اطلاعات لازم را درباره آن به دست آورید. با یک نگاه ساده به سایت مشتری متوجه میشوید که چه خدمات و محصولاتی را ارائه میکند و به طبع، چه گروهی از مخاطبان را هدف قرار میدهد.
نکته: محتوایی که از نظر لحن نوشتار هیچ سنخیتی با مخاطب هدف نداشته باشد، توسط ویراستار بازگشت داده میشود.
تخصصی بودن متن
تخصصی بودن متن یعنی ارائهی اطلاعات صحیح، ارزشمند و کاربردی در متن؛ بهصورتی که وقتی متخصص آن حوزه متن شما را میخواند، اطلاعات متن را غیرتخصصی و اشتباه نداند.
وجه تمایز یک سایت خوب با سایتهای معمولی و ضعیف همین تخصصی بودن محتواست. مخاطبان هر سایت سوالات یا نیازهایشان را در گوگل سرچ میکنند و به امید پیدا کردن یک جواب اصولی و راهگشا وارد سایت میشوند. اگر این مخاطبان نتوانند جوابشان را در آن سایت پیدا کنند، بدون درنگ آن را ترک میکنند و به سراغ رقیب میروند.
این وظیفه شما تولیدکننده محتوای عزیز است که محتوایی بنویسید که اطلاعات کاربردی، دقیق و تخصصی را ارائه کند و کاربر را در صفحه نگه دارد.
اگر فکر میکنید در زمینه خاصی نمیتوانید محتوا تولید کنید، از انجام دادن وظیفه خودداری کنید و به ما بگویید تا وظیفه را برایتان جایگزین کنیم. ننوشتن بهتر از بد نوشتن است!
موضوع دیگری که باید به آن دقت کنید، این است که اگر بعد از تحقیق و بررسی کامل متوجه شدید که تعداد کلمات هدف تعریف شده در وظیفه برای آن موضوع خاص زیاد است و مطالب زیادی درباره آن در سایتهای دیگر وجود ندارد، در تیکت به ما اعلام کنید تا بعد از بررسی، تعداد کلمات هدف را برای شما کم کنیم. به هیچ عنوان برای رساندن محتوا به تعداد کلمات هدف، اطلاعات غیرتخصصی و پراکنده را وارد متن نکنید.
نکته: اگر مطلبی اطلاعات غیرتخصصی و بیهوده ارائه کند، ویراستار موظف است وظیفه را برای نویسنده بازگشت دهد.
ارتباط کامل میان هر عنوان با متن مربوط به آن
محتوایی که برای هر موضوع نوشته میشود، باید عیناً به همان موضوع بپردازد. در نویسندگی به این مورد، وحدت موضوع میگویند. بگذارید یک مثال بزنیم:
فرض کنیم که وظیفهای با عنوان «علل افزایش قیمت میلگرد» دارید.
این محتوا یک سؤال واضح را مطرح میکند و آن این است: چرا قیمت میلگرد گران شده؟
شما باید دقیقاً به این سؤال جواب بدهید. چطور؟
به این فکر کنید که کاربری که عبارت «علل افزایش قیمت میلگرد» را در اینترنت سرچ کرده چه کسی است؟ چه کسی میخواهد بداند چرا میلگرد گران شده؟
مخاطبی که دنبال جواب این سؤال است، احتمالاً یک معمار، پیمانکار ساختمانی، فروشنده آهنآلات یا فردی است که به هر دلیل کسب و کارش با قیمت میلگرد گره خورده. چنین کاربری قطعاً میداند که میلگرد چیست و چه کاربردی در ساختمانسازی دارد. پس ارائه اطلاعاتی درباره این که میلگرد چیست یا چه استفادههایی از آن میشود، واقعاً به دردش نمیخورد.
هنگام نوشتن محتوا (یا ویراستاری آن) به این دقت کنید که متن دقیقاً جواب سؤال مخاطب را میدهد یا صرفاً میخواهد بحث را کشدار کند.
وحدت موضوع یعنی اینکه دقیقاً به همان چیزی بپردازید که در عنوان وظیفه از شما خواسته شده.
این موضوع درباره عناوین فرعی وظیفه هم صدق میکند. پس هر پاراگرافی که در محتوا وجود دارد، باید در ارتباط کامل با عنوان آن باشد و در مجموع، یکپارچگی و وحدت معنا و موضوع در آن رعایت شده باشد.
یکی از اشتباهات رایجی که نویسندهها عموماً انجام میدهند، نوشتن مقدمههایی است که اطلاعاتی کلی به مخاطب میدهند و از رفتن سر اصل موضوع طفره میروند. یادتان نرود که مقدمه محتوا، دقیقاً همان جایی است که باید قلاب را در ذهن مخاطب بیندازد و او را با خودش همراه کند. پس چه بهتر که همان ابتدا به نحوی جواب مخاطب را بدهید و از او دعوت کنید که برای دانستن جزئیات بیشتر، متن را تا انتها بخواند.
نکته:
درصورتی که متن هر قسمت با عنوان آن ارتباط دقیق معنایی نداشته باشد، محتوا بازگشت داده میشود.
نحوه صورتبندی محتوا
صورتبندی یعنی ظاهر محتوا؛ اینکه محتوا چطور شروع میشود، چطور موضوع بسط و گسترش پیدا میکند و به چه شکل تمام میشود. هر محتوا از سه بخش اصلی تشکیل شده:
- آغاز
- میانه
- پایان
این سه بخش در محتوای شما باید به شکل درست و حسابشدهای در ادامه هم قرار گرفته باشند. محتوا باید مسیر صحیحی را طی کند و به خوبی بسط و توسعه پیدا کند تا به سؤال مخاطب جواب دهد.
یکی از نکات مهم در صورتبندی محتوا، مقدمهی کوتاه، گویا و مرتبط، همچنین وجود حداقل دو زیرعنوان (عنوان فرعی) در متن محتوا و پایانبندی گویا و جذاب است.
تصویر زیر نمونهای از یک محتوای ساختارمند است که پاراگرافبندی شده و ساختار ظاهری در آن رعایت شده است.
خب میخواهیم صورتبندی محتوا را دقیقتر بررسی کنیم.
همانطور که گفتیم، هر محتوا باید آغاز، میانه و پایان خوبی داشته باشد. اما هرکدام از اینها دقیقاً یعنی چه و چطور باید بنویسیم که ساختار و صورتبندی رعایت شود؟
مقدمه محتوا:
مقدمه محتوا اولین چیزی است که بعد از عنوان اصلی، به چشم خواننده میآید. مقدمه خوب باید این ویژگیها را داشته باشد:
- مقدمه خوب کوتاه است
- مقدمه خوب جذاب است
- مقدمه خوب گیراست و مخاطب را برای ادامه مطالعه ترغیب میکند
- مقدمه خوب حاوی کلمه کلیدی اصلی یا کلمه کلیدی مرتبط با آن است
- مقدمه خوب به سؤال مخاطب در حد یک خط هم که شده جواب میدهد
میانه محتوا
میانه محتوا، جایی است که باید سؤال مخاطب را بسط و توسعه دهید تا به جواب برسید. برای اینکه مخاطب محتوای ما را راحتتر دنبال کند، بهتر است آن را به بخشهای (پاراگرافها) مختلفی تقسیم کنیم و هر بخش را با یک عنوان فرعی از بخشها دیگر جدا کنیم. در یک محتوا وظایف عموماً به این صورت تعریف میشوند که علاوه بر عنوان اصلی، عناوین فرعی هم از پیش برای نویسنده مشخص شده است. پس (در بیشتر مواقع) نیازی به اضافه کردن عنوانهای فرعی ندارید.
در وظیفه شما 2 یا تعداد بیشتری عنوان فرعی کاملاً مرتبط با عنوان اصلی وجود دارد. این باعث میشود کار شما برای پیدا کردن مسیر محتوا و نوشتن آن راحتتر باشد. پس فقط کافی است که به عناوین اصلی و فرعی پایبند باشید و محتوایی را بنویسید که در هر بخش، دقیقا به عنوان آن بخش بپردازد.
در میانه محتوا باید خواننده را با لحنی جذاب و گیرا همراه کنید و سوال او را مو به مو جواب دهید.
از آن جایی که بیشتری بخش محتوای شما را میانه آن تشکیل میدهد، باید روی یکپارچگی نثر، زبان و لحن آن تمرکز کنید. به قول معروف متن شما نباید سکته داشته باشد و مخاطب را دچار سردرگمی کند.
پایان محتوا
پایان محتوا همان بخش نتیجهگیری است. هیچوقت محتوا را بدون نتیجهگیری رها نکنید. بعد از اینکه خوب به موضوع پرداختید و به سؤال مخاطبتان جواب دادید، وقت آن است که برای او جمعبندی کنید. گاهی حتی میتوانید در این قسمت، چند جمله را به بازاریابی برای برند مشتری اختصاص دهید، اما دقت کنید که بازاریابی انتهایی هم باید کاملا با موضوع محتوا در ارتباط باشد. در این بخش میتوانید از مخاطب بخواهید نظرش را با شما درمیان بگذارد یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شرکت مربوطه تماس بگیرد. به زبان تخصصیتر، در پایانبندی باید Call to Action کنید و کاری کنید که مخاطب برای ارتباط با سایت مورد نظر اقدامی کند.
نکته:
محتوایی که صورتبندی صحیحی نداشته باشد، امتیاز این بخش را نمیگیرد و اگر صورتبندی به کلی غلط باشد، وظیفه برای نویسنده بازگشت داده میشود.
پرهیز از کلیگویی
محتوا باید به اصل موضوع بپردازد و حاشیه نرود. حالا کلیگویی یعنی چه؟
فرض کنیم که قرار است در 1000 کلمه، محتوایی درباره نحوه گرفتن ویزای تحصیلی فرانسه بنویسیم. کلی گویی یعنی از این 1000 کلمه، 300 کلمه را به معرفی کشور فرانسه اختصاص دهیم.
محتوای خوب دقیقاً به هدف میزند و از هر دری سخنی نمیگوید.
کلیگویی در محتوا مثل کلاه گذاشتن سر مخاطب است. یادتان نرود که خواننده عجول و پرمشغله ما وقت حاشیه رفتن ندارد و میخواهد در موجزترین شکل ممکن جواب سؤالش را بگیرد. پس وقتی مطلب ما را با یک نگاه اسکن کند و ببیند که به جای پرداختن به اصل موضوع روزدهدرازی کردهایم، آن را میبندد و سراغ محتوای دیگری میرود. وقتی این موضوع چند بار دیگر هم تکرار شود، گوگل میفهمد که سایت ما جواب مخاطب را نمیدهد و به مرور رتبه آن را پایین میآورد.
نکته:
محتوایی که کلیگویانه نوشته شده باشد، برای نویسنده بازگشت داده میشود.
خلاقیت در نوشتن متن و پرهیز از تقلید از دیگران
در بین تمام شاخصهای کیفیتسنجی ما در یک محتوا، خلاقیت بیشترین امتیاز را دارد. ما برای خلاقیت متن 30 امتیاز را در نظر گرفتهایم. این یعنی خلاقیت خیلی خیلی مهم است.
گاهی نویسندهها متن سایتهای دیگر را برمیدارند و به نحوی جملهبندی آن را تغییر میدهند. خب چنین محتوایی در بیشتر مواقع کپی نیست، اما کاملاً مشخص است که خلاقیتی در نوشتن آن وجود ندارد. با یک نگاه میشود فهمید که آیا نویسنده این متن، محتوا را از آن خود کرده و به شیوه مبتکرانه خودش نوشته یا اینکه صرفا با تغییر در جملههای یک متن دیگر، آن را بازنویسی کرده.
خلاقیت یعنی محتوایی بنویسید که کسی تا به حال شبیه آن را ننوشته باشد؛ یعنی تقلید نکردن از شیوه نگارش و نحوه ارائه اطلاعات محتواهای منابع دیگر.
نکته:
ویراستاران یک محتوا عموماً متنی را به خاطر نداشتن خلاقیت برگشت نمیدهند، اما آنچه در نهایت باعث میشود که ما شما را به عنوان یک نویسنده متمایز و کاردرست بشناسیم، نمره این بخش است. چرا؟ تمام شاخصهای قبلی بدیهیاتی هستند که هر نویسنده باید آنها را داشته باشد و رعایت کند. این یکی اما یک امتیاز ویژه برای نویسندههایی است که چیزی بیشتر از دیگران دارند.
استفاده از منابع موثق و معتبر
در نگارش محتوا باید از منابع معتبر و موثق استفاده شود. نویسندهای که اطلاعات غلطی را به خواننده میدهد، معلوم است که از منبع خوبی استفاده نکرده. پس وقتی منبع شما درست نباشد، محتوای پراشتباه، عیرتخصصی یا اشتباهی را مینویسید که قابل قبول نیست.
بهتر است منبع مطالعات خود را برای هر محتوا در پایان فایل ورد آن بنویسید.
نکته:
محتوایی که منبع موثق و قابل اعتمادی نداشته باشدف برای نویسنده بازگشت داده میشود.
استفاده نکردن از کیورد استافینگ – Keyword-Stuffing
کیورد استافینگ یا Keyword-Stuffing یعنی:
- کلمات کلیدی اصلی را مدام و بدون منطق در متن تکرار کنید
- به جای اینکه جواب سؤال کاربر را بدهید، فقط متن را از کلمات کلیدی یا اسم برند انباشته کنید
- مطلب را برای سئو بنویسید و نه برای مخاطب
این روش سالهاست در سئو جواب نمیدهد و اتفاقاً از اعتبار صفحه کم میکند.
نکته:
ویراستار محترم موظف است متن را از نظر کیورد استافینگ (Keyword-Stuffing) بررسی کند و اگر انباشتگی نام برند یا کلمه کلیدی در متن دید، آن را برای نویسنده بازگشت دهد.
خب تمام شد. حالا شما آمادهاید تا به عنوان نویسنده یا ویراستار با استانداردهای بالای یک محتوا کارتان را شروع کنید. اگر درباره هریک از این موارد سؤالی داشتید، با ما تماس بگیرید یا سؤالتان را در تیکت از ما بپرسید.